لطیفه 7

وقتی خدا داشت شوهر را خلق می کرد، به زنان قول داد که شوهر خوب و ایده آل در هر گوشه از جهان یافت خواهد شد
سپس زمین را گرد آفرید

**************

غضنفر به تاکسی میگه آقا چند میگیری منو برسونی به راه آهن؟ راننده میگه 1000 تومن غضنفر میپرسه واسه چمدونام چند میگیری؟راننده میگه هیچی. غضنفر میگه پس چمدونام رو ببر من هم اومدم

**************

غضنفر با دوست دخترش میرن پارک غضنفر میگه :عزیزم اگه این درخت کاج زبون داشت الان به ما چی میگفت ؟ دختره میگه اگه زبون داشت میگفت احمق من زردآلوام نه کاج

**************

دو تا خجالتی با هم ازدواج می کنند بچه شون آب می شه

**************

یه روز غضنفر رو به جرم دزدی می برن دادگاه قاضی میگه خجالت بکش این دفعه چهارمته که میای دادگاه. غضنفر به قاضی میگه تو خجالت بکش که هر روز اینجایی

**************

از خواب بیدار شدم بابام اومده میگه بیدار شدی ؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ خوابم خودمو زدم به بیداری !

**************

غضنفر میره خواستگاری بهش میگن حرف دلتو بزن ، میگه گشنمه

**************

حیف نون: اون پژو 206 قرمز رنگ که کنار خیابون پارک شده رو میبینی ؟؟؟
زنش: آررررره...مرد: یه شال واست خریدم درست به همون رنگ

**************

یک منبع ناشناس که نخواست نامش فاش شود، خبری را اعلام کرد که نخواست پخش شود

* * * * * * * * * * *

    شعر غضنفر برای دوست دخترش:

صبح که دره پنجرمون وا میشه

عصر که در پنجرمون وا میشه

شب که در پنجرمون وا میشه

وای که چقدر پنجرمون وا میشه